یه ساعت مونده به اذان... همسر از خواب بیدار شده و خوابالوده. داریم میزنیم تو سر و کله ی هم و شوخی میکنیم و بزن بزن ! یهو گوشیش زنگ میخوره. میرم براش بیارم. چون اصلا نا نداره از جاش بلند شه. یه شماره افتاده. همسر میگه کیه. منم الکی برای اینکه حالشو بگیرم میگم هه هه هه رئیستونه ! همسر گوشیشو نگاه میکنه میگه ولی واقعا رئیسمونه !!!!!! من:
. من اصلا نمیدونم رئیسشون کی هست ! الکی گفتم! هیچی صحبت میکنن... بعدش همسر از جاش میپره و میگه باشه همین الان خودمو میرسونم . من :
همسر میگه باید سریع برم خط خوابیده. میگم خب هیشکی غیر از تو نیست درستش کنه؟ اصلا مگه این یارو رئیس نیست؟ بلد نیست درست کنه؟! میگه اون بلیط داره باید بره تهران به خاطر همین زنگ زد به من. گفتم نمیشه فردا صبح درست کنید؟ گفت نه عزیزم خط خوابیده ! یعنی تا صبح کارخونه بخوابه؟! نمیشه همچین چیزی ! همسر خیلییییییییی سریع آماده شد آژانس گرفت رفت. کارخونه ۳۰ کیلیومتر بیرون از شهره
عشقم دم افطاری
حالا من ناراحتم. با اینکه روزه نیستم. اما هر شب کلی ذوق داشتم با همسری سر سفره ی افطار مینشسم و وقت اذون همسر دعا میکرد و خرما و چایی و ...
امشب تنهام. بهش کلی سفارش کردم اذون دادن حتما بره یه چیزی بخوره . گفتم اونجا افطار میدن؟ گفت آره بابا
اما من بازم ناراحتم!
جونم، با افتخار به اسم وبت لینک شدی .
منو هم با اسم وبم . یعنی <عاشقانه های نسترن> بلینک!
یه دنیا ممنونم
چقدر نوشته هاتو دوست دارم
لطف داری عزیزم
من یه دونه جم کردم رای!
دو تا ایرانسل دارم اگه اعتبار داشته باشن با اونا هم میفرستم!
سلام زی زی بانو....من فکر کنک الان یه ربع بیشتره من وبلاگتم.انقد باحال نوشتی که نمیشه گذشت ازش.
چشم حتما میفرستم بانو
:)
سلام : دی :)
چه بامزه :) من با سه تا خط اس دادم...فقط باید اس بد دیگ،آره؟؟
چرا گریه؟؟ مگه الان کوجایی ؛)
سلام زینب جونم آپم
این روزها آدم های تنهایی را می شناسم؛
که همه ی دلیلشان برای تنهایی؛
نگرانی از تنهاتر شدن است ...!
سلام
چرا از ملافه سفید پشیمون شدی؟
زیادی یه دست و بی مزه س!
سلام به زینب عزیز خواهر گلم
اره بابا اولین کاری که کردم درخواست اینترنت دادم
الان اونجا هم اینترنت داره
اره خیلی خوبه تازه میتونی اون آی پی رو محدود کنی دیگه نمیتونه نظر بذاره
بله ما هم 5 روزه رفتیم خونه خودمون ، گفتم سخته اما شیرینه
شما هم دعوت هستیدا
واسمون خیلی دعا کن مامان مهربون
حتما تشریف بیار
خیلی خیلی خوشحال میشیم
سلام عزیزم من 1رای دادم
با اینکه اصلا نمی دونم دقیقا چی هست
سلام زینب جان خوبی عزیزم؟
میتونم ازت یه راهنمایی بخوام؟
شما توی چارچوب پایان نامه ت بخش تعریف عملیاتی متغییر ها رو تو کدام فصل داری؟
بعدش امکانش هست اگه تو حوزه اطلاعاتی شما هست یه توضیح مختصر بدی که تعریف عملیاتی متغییر ها یعنی چی؟؟؟
من واقعا برام مبهمه از استاد خودمم روم نمیشه بپرسم
فک کنم فصل تعریف واژه ها یا همون ادبیات مفاهیم
عزیز دلم کد نینی و شماره ای که باید اس ام اس کنیمو بگو من برات چندتا رای جمع میکنم
اوخی عجیج دلم
کجا باید رای داد؟
salam ham ray dadam ham link shodin amre diyei nadarin webetonam khoshmele
بالخره زحماتم نتیجه داد
خب جایزه منو بده سهممو
سلام.آجی فراموشم که نکردی.واسم دعا کن اصلا حال خوبی ندارم.آجی هر روز اولین کاری که تو اینترنت میکنم وبتو سر میزنم ولی چیزی نمینویسم که بیخود حال تو هم خراب نشه.
اتفاقا دو ساعت قبل کامنتت خیلی به یادت بودم و اینکه دیگه خبری از خودت و حالت بهم ندادی... چی شده؟ چرا حالت خوب نیست؟
زینب من با گوشی خودم برادرم مادرم پدرم رای دادم با خوارم تماس گرفتم خونه دوستشون بودن خواهرم و دامادم و دوست خواهرم و شوهرش هم رای دادن + همکلاسی دانشگاهم فردا باز هر کیو دیدم میگم رای بده فقط بگو این بچه کیه :قلــب ?
اجی ما طرح هم استفاده میکنیم اما فقط 5شنبه شبا چون علیم میره سرکار
جــــــــدی؟چرا اخه؟اجیم مدت عقدش زیاده الان نزدیکه 2سال میخوان عقد بمونن تا کاراشونو انجام بدن همه چیه ازدواج بنظرم به همین دورانه خیلی شیرینه اجی
سلام ایشالا که هم خودت وهم فرشته کوچولوخوب هستین ...آدرس منdel-khoshi.blogfa .com
بله ممنونم :)
عزیزم. اونی که واسش می نویسم عشقم نیست. یه دوسته
بازم آپم
نی نیت خیلی خوشمزه اس
عزیز دلم ... خیلی نمکی بود!
من یه خط بیشتر نداشتم با همونم بهش رای دادم ... ایشالا که موفق میشی
منم امشب تنها بودم
خیلی خوشم اومد ازینکه خاطراتتو مینویسی ...
آجی سلام مجدد
سلام :) منم تو محل کارم خودم دورویی زیاد دیدم از خانوما و با اینکه خودم خانومم اما کاملا بهت حق میدم... طبیعیه بهش فکر نکن. به "اونم" فکر نکن... خلایق هر چه لایق ;) باید "صبر" رو بلد باشی ... "یه روز خوب" میاد... باید منتظر اون روز باشی.
خوش به حالت من از پایان نامم فراری هستم از دستش گیر کردم . دیگه نمیدونم چیکار کنم :(
از سایتش سر در نمیارم ولی اس ام اس دادم
یه سوال
برا چی از بلاگفا میترسی یا خوشت نمیاد؟
سلام زی زی جونم.میشه بهم بگی موضوع این رای گیری چیه و چجوریه تا هرکاری از دستم بر میاد برات بکنم؟
کجا باید برم و چیکار کنم؟
وبلاگ تو هم خیلی نازههههه
تا بتونم واست رای جور میکنم فدات
ا قربون این بالا پایین رفتنت برم من!
نازم اینجوری راحتم آخه از اونجایی که بعضی از دوستان حرفو گوش نمیکنن منم ناچارم اینجوری کنم!
سلام من ی رای دیگه دادم ...هر چی خدا بخواد همون میشه .منم خیلی خوشحال شدم ممنون که بهم سر زدی....راستی حدث میزنی چند سالم باشه ؟
نمیدونم والا... تو دهه ی پنجم باشی مثلا ! درسته؟ یعنی بین 40 تا 50
آرهـ عـزیِزمـ
اووووه نه دیگه انقد
کل دوستا و فامیلام انقد نیستن جون تو...
سعیمو میکنم
خوش بااشین همیشه عزیزم .
جیگرم عزیزم من به همکارای موسسه هم گفتم و مثل شیر هم بالای سرشون ایستادم تا رای بدن سعی می کنم چند نفر دیگه هم پیدا کنم تا رای بدن بهت
سلام زی زی جون..رمزم اومد؟!
نه :(
با دو تا خط تو مسابقه شرکت کردم:)
به دوستامم گفتم ایشاله موفق باشی
نازم پیشمون بیا!
مشکل آدم ها انتخاب های اشتباهشان نیست... مشکل آدم هااین است که دودستی به انتخابشان میچسبند!
زی زی بانو به کل مخاطبای گوشیم اس دادم گفتن رای بدن ولی فقط 11 تاشون گفتن رای دادیم
دوباره ببینم شیکار میتونم بکنم.
اصن مردم حرف گوش کن نیستن که. بهشون میگم از گوشیه فک و فایملتونم رای بدین میگن ای بابا حوصله داریا
اییی جانممم عسیسمم
همیشه شاد باشین و عاشق الهیییی
چجوری رای بدم عزیزم؟؟من 17 توپولو 20 سالشه.بووووووووس.میشه لینکم کنی؟
سلام اجی جون
اول بگم که کلی به نی نی فامیلت رای دادم و بازم میدم تا فردا
بعدشم قالی بافی اصلا کلاس نمیخواد گلم اسونه
من الان مثل اب خوردن بلدم
بعدشم اینکه برای این لباس حاضری نمیگیرم چون لباس بیرون بهم نمیخوره و بعد از تنگ شدن ریختش خراب میشه چون تجربه دارم ابجی جونم
ممنون از ادرس...ولی مطمئنی مورد تاییده؟
آره بابا طرف آشناس
سلام زینب جونی
آپم
من فامیلای مامان رفسنجانن فامیلای بابام مشهدن
مادر رفسنجانی بابا مشهدی یکم مشکوک میزنن مشهد کجا رفسنجان کجا ولی خودشونو لو ندادن هرکار کردیم
چشم عزیزم شما جون بخواه ماچ بوس ماچ
چطوری باید رای بجمعم آیا؟؟
ای ول خیلی آسونه چشم خیالت راحت
من الان برم 4تا رای از خانواده بگیرم استارت کارو از همین امشب بزنم
کوچیک شوماییم آبجی
الان فعلا بیکاریم که علاف نباشیم یعنی دانشجوووووووو
دارم میرم ترم 7
زیست یزد
دارم خودمو خفه میکنم ارشد ژنتیک بخونم ولی شیطونه نمیذاره تو ماه رمضونی بدرسم
وای همشهری منه بدبختم وسط کویر گیر افتادم همشهری الان ذوق مرگ میشم
بیا بغلم