-
خونه عشق
پنجشنبه 24 تیرماه سال 1395 05:29
این یادگاری رو میذارم از خونه عشق خونه ای که توش زندگی نفس میکشید خونه ای که من و تو رو هم خونه کرد ! خونه ای که طعم به رسیدن رو توش چشیدیم خونه ای که 5 سال شاهد روزای قشنگمون بود روزای خوب و بدمون روزای خوشی و سختی مون چقد تو تراس دلبازش چای ذغالی درست کردیم. بلال ، جیگر ، جوجه .... درس خوندنامون ،سالگردامون ،...
-
آهای خوشگل عاشق
یکشنبه 30 خردادماه سال 1395 14:17
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 اسفندماه سال 1394 17:26
سلام سلام چه خبرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کیا مشغول خونه تکونی هستن؟ ما فعلا یه مشکلی برامون پیش اومده تا حل نشه خونه تکونی نمیکنم شدیدا محتاجیم به دعا
-
عروسی
دوشنبه 19 بهمنماه سال 1394 12:14
سلام خوب و خوشین؟ مرسی دوستای گلم بابت تبریک تولد آوین من چند روزه تهرانم. اومدیم که بریم کردستان ، عروسی آبجیم یزد هوا بهاری بود، اینجا خیلی سرده. صبح ها همسری میره دنبال کاراش ، من و دخی میریم گردش همین اطراف. امروز بارونی بود نرفتیم. تو خونه موندیم. من از اول ازدواجمون شوهرمو همسری صدا میکنم ، حالا چند روزه دخملی...
-
5 بهمن
دوشنبه 5 بهمنماه سال 1394 02:04
سلاااااااااام امروز تکرار روزیه که خدا یه فرشته بهمون داد امروز دختر شیرین زبونم دو سالش میشه خداروشکررررر
-
عید فطر و سفر
چهارشنبه 31 تیرماه سال 1394 21:29
سلااااااااااام سلاااااااام خوبین ؟ خوشین؟ چه سوت و کور شده وبلاگستان. چرا اکثرتون خونه هاتونو ترک کردین. بیاین آپ کنید .آفرین! با تاخیر عید فطر رو تبریک میگم مخصوصا به کسایی که افتخار روزه گرفتن رو داشتن. مارو هم دعا کنید. تعطیلات عید رو ما رفتیم پیش خونواده هامون و یه سفر یک روزه به محلات. با وجود کنتاکت با همسر ،...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 تیرماه سال 1394 23:50
سلام سلااااااااااااااام دوست جونا خوبین؟ نماز روزه هاتون قبول باشه. من که برای سومین سال متوالی معاف بودم. البته یه روز گرفتم که به نتیجه نرسید . اصلا نمیشه تو این گرما هم روزه گرفت هم کار بیرون انجام داد هم بچه شیر داد ! دخملی بزرگ و شیطون شده . یه حرکتای باحالی هم میزنه که در کل موجبات خنده و شادی مارو فراهم کرده یه...
-
نهار
جمعه 15 خردادماه سال 1394 17:37
نهار درست نکردم میگه عزیزم نهار چی داریم؟ میگم : عشق و صفا و صمیمیت میگه : پاشو پاشو الکی جو خونه رو رمانتیک نکن من گشنمه ! میگم : جو خونه رمانتیک هست ! نیازی نیست من رمانتیکش کنم میگه : عجب بچه پررویی هستی. هر چی میگم یه چیز جواب میدی من:
-
یک جمعه عالی در کنار دو عشقول
جمعه 8 خردادماه سال 1394 17:39
صبح زود بیدار میشم و نهار ظهر رو بار میذارم... چای دم میکنم و میپرم تو ماشین و بعد ده دقیقه با دوتا بربری داغ برمیگردم... سفره رو میندازم و همه چی میارم سر سفره و دخی و باباشو صدا میکنم. بعد از صبحونه با دخی و باباش میریم اتاقشو برق میندازیم! بقیه روز هم به بازی با دخی و دست و بزن و بکوب !! و شادی و خوراکیای خوشمزه و...
-
اردیبهشت پرکار
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1394 20:34
این ماه خیلی سرم شلوغ بود. شاید تو کل ماه دوبار لپ تاپ روشن کردم. اونم بالاجبار . برای کار ضروری. گوشی به دست هم که شدیم.تو دنیای مجازی میچرخیم و نرم افزارا و برنامه های جدید اندک وقت آزاد آدم رو پر میکن! تو این ماه همسری یک بار رفت تهران اما منو دخی موفق نشدیم باهاش بریم. ان شاالله سری بعد. خیلی دلم برای خونواده...
-
عید 94
جمعه 21 فروردینماه سال 1394 20:36
بعد از خونه تکونی حسابی و خستگی فراوون راهی قم شدیم و از اونجا خوزستان... تعطیلات رو اندیمشک بودیم با بدترین وضع ممکن روز دومی که رسیده بودیم اونجا دخملی به طرز وحشتناکی اسهال و استفراغ شدید گرفت. با 4 روز دارو اسهالش قطع نشد و دکتر گفت بیارینش برای بستری. خودمم روز چهارم مریضی دخی به همون حال افتاده به اضافه ی اینکه...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 22 اسفندماه سال 1393 19:19
امروز صبح با هم صبحونه خوردیم. دو نفری. دخملی خواب بود. یه تیکه نون برداشتم پنیر برش دادم که بذارم روی نون، به محض برش، همسری سریع تیکه پنیر رو قاپید گذاشت رو نون خودش و خورد ! یه پوزخندم پشت سرش زد! بهش گفتم ببین من رو هم این طور قاپیدیا وگرنه منو از دست میدادی عیدتون پیشاپیش مباررررررررررررک ان شاالله سال بسیار...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 اسفندماه سال 1393 15:59
سلام سلام ان شاالله ایام به کام باشه... ببخشید من پست قبل یه کلمه نوشتم و توضیح ندادم. یه چند وقتی با جناب همسری بحث داشتیم و اینا... بعد ایشون اصن به حرف من گوش نمیده بهش میگم بیشتر پس انداز کنیم و اینا دنبال خونه باشیم و ... میگه ول کن بابا خوشیم الان ! همین !
-
غمگینم
جمعه 1 اسفندماه سال 1393 03:01
چند روزه غمگینم :( تولد دخی خیلی خوب بود . 22 بهمن گرفتیم. در حضور پدر و مادرامون و خاله ها و عمو و عمه ها . اینم عکس تولدش کلی آرزوی خوب دارم براش ... خدایا خودت هواشو داشته باش. من و باباش سپردیمش به خودت :* همه ی وجودمونه :)
-
تولد
شنبه 11 بهمنماه سال 1393 10:32
باورم نمیشه واقعا! 5 بهمن... تولدت مبارک دخملی ِ مامان. روز تولدش تو پاساژای قشم بودیم
-
...
جمعه 28 آذرماه سال 1393 18:42
زنها دﺭﺍﻭﺝ ﺩﻟﺘﻨﮕﻰ می توانند ﻟﺒﺨﻨﺪﺑﺰﻧﻨﺪ... ﺁﻭﺍﺯﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ... ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻏﺬﺍیت را تدارک بینند ﻭ ﻛﻮﺩﻛﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﺎﺯﻯ ﻛﻨﻨﺪ... ﺯﻧﻬﺎ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎﻗﻠﺒﻰ ﺷﻜﺴﺘﻪ،ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﻧﺪ،ﺩﻝ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ،ﺑﺒﺨﺸﻨﺪﻭ ﺑﺨﻨﺪﻧﺪ و تو ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﻰ ﺣﺪﺱ ﺑﺰﻧﻰ ﺯﻧﻰ ﻛﻪ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭﻯ ﺗﻮ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ دلتنگ است یا دلشکسته......
-
خاله شدم
جمعه 14 آذرماه سال 1393 01:27
هورررررررررررررررررررررررررررررررررررا
-
ماشین
دوشنبه 10 آذرماه سال 1393 16:06
ما یه روزه رفتیم تهران ماشینمونو تحویل گرفتیم. یعنی کلا 24 ساعت اونجا نبودیم بعدش تندی رفتیم ترمینال جنوب . رفتیم قم. ماشین موند تو پارکینگ پدر همسری تا کارت و سند سبز و ... بیاد. با مترو رفتیم ترمینال جنوب. دخملی با تعجب به قطارا نگاه میکرد و با صدای قطار خودشم صدای ممتد در میاورد خخخخخ. بچم شهر بزرگ ندیده خب !!!!!...
-
تبریکانه
یکشنبه 4 آبانماه سال 1393 14:03
بی بی گل چراکامنت دونی بستس؟ قیزی رمز نداررررررم. آرزو (مشهدی) گمت کردم هم خونه شدنتون مبارک بهار جون مادر شدنت مبارک عسلی جون مادر شدنت مبارک ان شاالله فرزندی سالم رو در آغوش بگیرین و صالح بارشون بیارین رقیه جونم تولد گل دختری مباررررررک ایشالا قدمش خیر باشه
-
دایناسور ِ خونه ی ما
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 16:50
یه کاکتوس از نوع بی خار و تیغ داشتیم ساقش پوچ شده بود همسری از گلدون درش میاره میذارتش تو بطری یک و نیم لیتری آب معدنی تا ریشه بزنه دوباره بکاریمش. من مشغول تمیزکاری دیوارای آشپزخونه بودم و خوشحال از اینکه عروسک غر نمیزنه و ساکته ! یهو متوجه شدم صدای شلپ شلپ میاد ! حدستونکاملا درسته ! کل بطری رو خالی کرده بود داشت روی...
-
شرمنده
جمعه 25 مهرماه سال 1393 18:34
شرمندتونم دوستای گلم. بخدا وقت ندارم. به یادتونم همیشه. سالهاس که باهمیم. ببخشید که جای کامنتام تو وبلاگاتون خالیه. الما جونم تولد گل پسرتو از ته قلب تبرررررررریک میگم عزیزم. به همراه دعاهای خوب.
-
قشنگ ترین روز خدا
یکشنبه 13 مهرماه سال 1393 09:13
هر روز میتونه قشنگ ترین روز خدا باشه مثل امروز صبح وقتی همسری بیدار میشه بره سر کار مبینه حالم بدتر شده میگه میخوای نرم بمونم پیشت؟ میگم نه برو و ازش میخوام ظهر برای نهار دور هم باشیم ! چشاش برق میزنه چون چند وقت بود دلش میخواست ظهر با هم باشیم اما من به خاطر مشغله نمیتونستم نهار بپزم و میگفتم نهار سرکار باشه. خوشحال...
-
عکس جدیدش
چهارشنبه 9 مهرماه سال 1393 18:14
http://8pic.ir/images/o358ovglo225mecboakh.jpg
-
روزای پرکار
چهارشنبه 9 مهرماه سال 1393 17:56
در همسایگی خودمون یه خانومه رو یافتم به کمک صاحبخونمون ، که دخی رو صبح ها ساعت 8 میبرمش اونجا و ظهرها اغلب ساعت 2 میرم دنبالش. باباشم کلا در امر نگهداری کودک صفرررررررر. یه روز خیلی سرمون شلوغ بود ساعت 4 رفتم دنبالش و ساعت 5 دوباره باید میرفتم اداره. دخی رو گذاشتم پیش باباش. یه ساعت نشده زنگ زد بدووووووووو بیا دیوونم...
-
مسافرت
جمعه 4 مهرماه سال 1393 13:58
باز هم با تاخیر سلام از آخرین روزی که آپ کردم وب نیومدم !!!! هفته قبل رفتیم شمال. از طرف استاد هم احضار شده بودم. با دخملی رفتم ( ابزاری برای جلوگیری از سخت گیری استاد ) استاد جلسه داشت همش از اتاقش نمیومد بیرون. تو سالن دانشگاه دخمل انقد جیغ جیغ کرد. وقتی هم رفتم پیش استاد. آقای دکتر دخی رو بغل گرفتن و دخملی تا تونست...
-
عکس به درخواست دوستان
چهارشنبه 12 شهریورماه سال 1393 07:56
عکس دوم بزرگ بود لینکشو گذاشتم ببخشید من انقد کم میام و کامنت نمیذارم خانوم کوچولوم بی نهایت شیطون شده فقط باید دنبالش بدوم تو خونه. سینه خیز همه جا میره. شدیدا سرما خورده حالش بده. باهاش باید همش بازی کنم
-
اولین ها
شنبه 8 شهریورماه سال 1393 19:52
چقدر اولین ها قشنگن... روزیکه خواهر شوهر برای اولین بار از تلفن خونه ی خودش زنگ زد بهم ،یاد روزی افتادم که همسر رفته بود سرکار و ما بعد از چند ماه هم خونه شدن ،اولین بار بود برای خط خونه گوشی داشتیم. تلفن رو برداشتم با شور و ذوق فراوون زنگ زدم بهش. گفت از تلفن خونمون زنگ زدی؟ گفتم بله ! من و تو توی یه خونه هستیم !...
-
سفر
چهارشنبه 29 مردادماه سال 1393 19:37
منو ببخشین من و دخملی یه ماه رفته بودیم تهران و قم :) برمیگردم مینویسم.
-
چه میکند عشق...
چهارشنبه 18 تیرماه سال 1393 11:20
دیشب تمام زنان توانای سرزمینم به سولماز ناتوان حسادت کردند... به عشق ِ احسانش... عشق ِ مرد زندگی اش... بر خودم لازم دونستم که به احسان و سولماز تبریک بگم! (ایشالا شوهرای همه انقد عاشقشون باشن واقعا هر مردی این شرایط رو قبول نمیکنه )
-
آوین فوتبالی
سهشنبه 3 تیرماه سال 1393 13:08