یه تقویم 92 آوردم روزاهای خاص برای نی نی رو توش مینویسم...
از همسر هم قول گرفتم گاهی توش بنویسه. هر چند برای این وبلاگ هم بارها بهم قول داد و هیچ وقت ننوشت.
برای نی نی وبلاگ درست کردم اما خب چون تو بلاگفا هست همش ازش واهمه دارم !!!!!
ترجیح دادم تو تقویم بنویسم براش.
دوستمو یادتونه باردار بود؟ همیشه من برای آزمایش ها و دکتر ایناشو میبردمش. بچش الان 2 دوماهشه. خیلی اذیت میکنه... تو این دوماه یه خواب خوب نداشته. فقط گریه میکنه. روزی که فوتبال بود اومد خونمون. با هم نهار خوردیم. یعنی مامان بیچارش به زور تونست یه ذره غذا بخوره. بچه نذاشت که. همش تو بغل مامانش بود و بشقابم دست مامانش بود.
نزدیکای ساعت 5 که همسر میخواست بیاد خونه یهو نی نی خیلی غیر منتظره خوابش برد.... یه خواب خیلی خیلی خیلی عمیق!
دوستم گفت وای چیکار کنم حالا! گفتم خب شوهر من که کاری نداره بشین فعلا. گفت اوکی. همسری اومد خونه و سریع پرید پای تی وی. نگو فوتبال حساسی داریم و من خبر نداشتم. با اینکه سر و صدای فوتبال بود اما نی نی خواب بود !!!!!!!!!! از عجایب این دو ماه! همسری گهگاهی زیر چشمی نگاه نی نی میکرد و ادا در میاورد
دوستم نیم ساعت دیگم نشست اما نی نی بیدار نشد. تو این دوماه این اولین بار بود این طور میخوابید. رفت تکونش داد گفت مامانی عزیزم پسرم من میخوام برم خونه. بابات اومده ها. این نی نی هم انگار نه انگار
بهش گفتم خب چرا بیدارش میکنی اولین باره از وقتی به دنیا اومده انقد راحت خوابیده. گفت آخه باباش اومده. گفتم خب تو برو وقتی بیدار شد میارمش! دوستمم گفت آره !!!!!! من میرم.
دوستم رفت و من موندم و نی نی و همسر !!!!! تا دوستم رفت عین ندید بدید پریدیم پیش نی نی انقد نگاش کردیم و قربونش رفتیم. خیلییییییییییییی ناز خوابیده بود. بعدشم که ایران گل زد و همسر جیغ و داد و هورا کرد بازم نی نی عین خیالش نیومد... کاش همیشه اینطور میخوابید. مامانش خیلی اذیت شده این مدت.
فوتبال تموم شد هنوز نی نی خواب بود من صبحش حالم بد شده بود. خواستم بخوابم. همسر هم خسته بود میخواست بخوابه. دیگه دوتایی دراز کشیدیم و هنوز خوابمون نبرده بود که یهو صدای وحشتناک نی نی بلند شد
انقدر بلند گریه میکرد که همسر باورش نمیشد. به همسر گفتم تو خونشون کل روز و شب همینه ! به خاطر همین من و مامانش انقدررررر تعجب زده بودیم. زنگ زدم به مامانش گوشی رو برنداشت. ( رفتنی مامانش گفت وقتی بیدار شد زنگ بزن میگم باباش بیاد ببرتش) هر چی زنگ زدم برنداشت. نی نی هم فقط داد میزد و گریه میکرد. هر چی تکونش دادم راه بردم آروم نشد.... انقد تو خونه تو بغلم راه بردمش... همینکه وایمیسادم جیغش میرفت هوا
فک کنم گرسنش بود چون دهنشو به حالت مکیدن همش تکون میداد. به مامانش اس دادم.
من شدید خسته هم بودم. خلاصه یه چند دقیقه ای رو با این وضع سپری کردیم که باباش اومد بردش. اصلا دلم نمیومد ببرتش !
تو مدتی که خونمون بود همش تو فکر بودم چند وقت دیگه یه نی نی اینجوری تو خونه ی ماست و نفس هاش تو فضای خونه پخش میشه... وای خیلی حس خوبیه هر جوری بود از نی نی دل کندم و دادم باباش بردش.... موقع رفتن همش نگام میکرد !
وقتی رفت به همسر گفتم این فقط چند دقیقه از مشکلات بچه بود! دیدی؟ ما 15 دقیقه نتونستیم تحمل کنیم حالا فکر کن 24 ساعت شبانه روز رو باید کنار بیایم !!!!!!!!!! خدایا خواهش میکنم یه بچه ی سالم و صالح و آروم بهم بده !
خلاصه وقتی خوابیدم تا 5 ساعت بیدار نشدم یعنی 11 و 12 شب اینا بود !
با خودم گفتم تا میتونی استراحتاتو بکن که بچه بیاد این خبرا نیست هر چقد دلت بخواد بخوابی !
زیر پاش مثلا روسری نرم گذاشته بوم فرش اذیتش نکنه اما انگار روسری رو دوس نداشت و میزدش کنار!
مامانش گفت از فرصت استفاده کردم رفتم حموم ! بخاطر همین گوشیشو جواب نمیداده. باباهه هم خواب بوده. وقتی من چندبار زنگ میزنم بیدار میشه و اس رو میبینه سریع میاد دنبال نی نی شون.
راستی اینجا نظرات رو نمیشه خصوصی کرد؟
حواست باشه یه وقت تایید نکنیش...
عزیزم اینجا نظرات رو به خاطر همین تاییدیه گذاشتم که خصوصیارو تایید نکنم.
زینب جان بچه گریه کنه خیلی بهتر هست تا آروم باشه
چرا مامانش پیگیر نیست ببینه چرا این همه گریه می کنه
شیر خودشو اگه می خوره شاید سیر نمیشه
حتما این همه گریه اش خدای نخواسته بابت مشکلی هستش
دکتر گفته شیر زیاد میخوره باید کمتر بخوره. بیچاره ها کلی دکتر بردنش.
روز جوان رو بهت تبریک میگم عزیزم:*
چقدررررر عمیق خوابیده این آقاکوچولو
آخـــــی ناراحت نباش ان شاالله خدا یه بچه سالم و صالح و آروم بهت میده
دست شما و همسرت هم درد نکنه که باعث شدی این بندگان خدا کارای روزانه شون رو تاحدودی انجام بدن
اییییییییییییییی بچه گریه او.
اویییییییییییی
سلام ای جون چه نی نی توپولی.شما هم باردارین؟آخی انشاالله یه نی نی آروم نصیبتون شه من وشوهرم هر دو تو بچگی خیلی گریه میکردیم خدا به دادمون برسه
راستی زینب این کار که ی تقویم گذاشتی واس کوچولوت و خاطراتتو توش می نویسی منو یاد لامیا انداخت...کار خیلی خیلی شیکی هستش
منم همش میگم کاش نی نی آروم باشه!!!
خواهرم همش توی بارداریش میخوابید بعد نی نی که به دنیا اومد انقده اروم بوووووووووووووود.
بازیش به جا و خواب و شیرشم به وقت بود.
کاش نی نی ماهم همینطوری باشه!!!!
عزیزم چقدر ثواب کردی یکم این دوستت به خودش و کاراش تونست برسه. خدا خیرت بده.
سلام خانومی خوبی.؟
گلم این نینیه چقده نازه....
نینی داری همین دردسرارو هم داره دیگه..
ایشالا خدا یه نینی نازو خوشگل و آروم بهتون میده...
ای جان چه ناز خوابیده الهی
ایشاالله خدابه شما هخم 1نی نی همونطوری که میخواین بده
نازی عزیزم چقدر ماهه ماشاالله.. قربونت برم چه حس خوبی داره وقتی نی نی داشته باشی
تازه کجاشو دیدی شب تا صبحم همینن منتها خدا صبرشو میده نگران نباش
نازی عزیزم چقدر ماهه ماشاالله.. قربونت برم چه حس خوبی داره وقتی نی نی داشته باشی
تازه کجاشو دیدی شب تا صبحم همینن منتها خدا صبرشو میده نگران نباش
آخی عزیزم چه با نمکِ ماشالا...
دیگه واسه نی نی خودتون ایشالا خدا صبرش رو هم میده...
حسسابی استراحت کن و به خودت برس مامان زی زی
ای جآنم چ باحالم خوابیده
ولی دوستت چ ریسکی کرده گذاشتش خونتونآ
بنده ی خدا لابد حسابی عاصی بودن :)
زی زی تو قبل حامله بودنتم انقد بچه دوس داشتی یا از وقتی حامله ای اینجور شدی؟؟؟
من از سالها قبل عاشق بچه ها بودم. اما نه بچه خودم ! چون میدونم سخته !
سلام سلام...من برگشتیدم...
زیارتم قبول...
وای چه خوب خوابیده....دلم می خواد بیدارش کنم!!
زیارت قبول :)
روزت مبارک خانوم گل
چه نی نی نازی
اتفاقا من دلم نی نی شیطون میخواد. ولی میدونم خیلی سخته. دخترخالم با نی نی اش حسابی درگیره اما بازم ازش می پرسم میگه خدا روشکر که تصمیم گرفتم نی نی بیارم . میگه با همه سختیهاش شیرینی ای داره که تو هیچی اینو حس نکردیم
ای جان چ ملوس خوابیده
خب خدا خیرت بده که بچه رو نگهداشتی تا دوستت به کاراش برسه
اخی تو که تجربه بچه داری نداشتی لابد برات سخته...ایشالله بچت سالم و اروم باشه گلم
تجربه بچه داری دارم.
elahiiiiiiiiii
bache hese khobi be adam mide
سلام خانومی[لبخند]
یه درخواستی داشتم
میشه از گالری عکسم دیدن کنی و نظرتو راجبه عکساش بگی
ممنون میشم[گل][چشمک]
هیچی قسنگتر ازاین نیست یه خونواده ی ۳نفری خوشبخت:))
حتما حتما براش بنویس چه بهتر توی یه دفتر به این وبلاگا اعتباری نیست خوبی نوشتن اینه که خط آدم حس بیشتری هم داره
ای جوووووووووونم این بچه چقدر نــــــــــازه :بغــــــــــــل وای عزیزم عجب تجربه ی به موقعی
فکر کنم اگر دوستت زودتر بچه رو پیشت میذاشت تغییر عقیده میدادی
گریه بچه ها خیلی وقتا ذاتیه اینجور وقتا مادرها تشخیص میدن که بچه به عممش رفته
ایده تقویم خیلی خوبه زینب تو که دست به نوشتنت هم خوبه پیشنهاد میکنم حتـــــــــــــما" یه دفتر بخری و برای نی نی و ماجراهاش تو این نه ماه نامه بنویسی یکی از قشنگترین یادگاری ها میشه بعد ها بعد زی زی حتما" حتما" از این مدل عکس ها بگیر http://upload7.ir/images/88666766781954714219.jpg
یک ایده دیگم دارم که روی خاوهرم پیاده کردم ماله وقتیه که شکمت بزرگ شد :بغـــــــل
راستی مشکل ـ کامنت گذاشتن توی چیه ؟
اتفاقا عکس رو شروع کردم و یکیشو گرفتم. تو تقویم گاهی نامه هم مینویسم. البته همون نوشته های دیگمم تماما مخاطبش خودش هست :)
ایده ی دیگتم الان بگو کنجکاو شدم!
عزیزم همش میگه کد تایید را اشتباه زدید صدبار کامنت دونیتو بستم از اول باز کردم اما همش گفت کد تایید... حتی وبتم ریفرش کردم و دوباره کامنتدونی رو باز کردم اما بازم همینو گفت. یعنی هر کاری بگی کردم نشد که نشد. آخه خیلی حیفم میومد! یه کامنت طولانی بود:D
سلام مامان گل روز جوان به شما و به بابایی گل تبریک میگم
عزیزم تا می تونی استراحت کن تازه ماه های آ\خرم که بری خوابیدن برات سخت میشه پس تا می تونی این روزا رو بخواب و از وقتت نهایت استفاده رو ببر ایشالا نی نی سالم و صالح وآروم و ناز و همه چی تموم بدنیا بیاد عزیزم
آپ کردم!بدددو بیا..توام به این بازی دعوتی..
چغده تپولوووووووووووووووهه بگیری گاز گازیش کنی ینی :))))
بچه شما دوتا خواب آلوها چه شود
زی زی جووووووووووووووونم سلام :*
عششششقم مامان شدنت مبارک ..
بابا من خیلی وقته نت ندارم تو چرا نمیای یه سر به ما بزنی ..
با موبم چک می کنم وبلاگارو ..
وقتی شنیدم نینی دار شدین خیلییییییییییی خوشحال شدم ..
توی این پست وبلاگمم برات یه چیزایی نوشتم
http://patiok.blogfa.com/post/686
اگه رمز خواست همون رمزیه که داری .. البته رمزی نیست ..
احوالات خوبه؟
عزیزم میدونی که مغزی جات بخصوص کشمش باید زیاد بخوری چون منیزیوم داره و گوش نینی از این طریق تشکیل میشه ..
بعدم سوره یوسف رو روی سیب بخون و بخور نینی خووووشگل مثه خووودت و لپ گردالی خدا بهت بده ..
الهی سالم باشه هرچی هست ..
عکس اتلیه تونم دیدم ... چقدر ناز شده بودی هرچند صورتت معلوم نبود ...
خلاصه وقت کردی اون طرفا هم بیا :دی
قربانت
زی زی خانووووومه خوشگل قربونت برم ، میدونم خیلی سخته که خواسته باشی این راه رو بیای و بری ، اما خب این دکتری که معرفی کردم اتفاقا بیمارستان مرتاض هم هست :) میتونی مثلا دو ماهی یکبار بیای یزد و بری پیشش ...
ببین زینب این خانوم دکتره کسی بود که کیست منو خوب کرد ، بعد اخلاقش جوریه که مثلا من رفتم پیشش بار اول پول گرفت بار دوم و سوم اصصصصصلا هیچ پولی ازم نگرفت .. همیشه میگه من به فکر مریضامم ، یکی رو پاگشا می کنم اینجوری ، یکی رو کادوی عروسی بهش میدم .. یکی رو می بینم وضع مالیش خوب نیست ازش ویزیت نمیگیرم .. خیلیییییی دستش خیر هستش ،
خوش رو و مهربونه .. جوون هم هستشا فک کنم حدودای 45 سال باشه ..
خودم یبار تو مطبش بودم خانومه اومد رفت داخل صدای قلب نینی رو گوش کرد بعدش که اومد بیرون ازش ویزیت نگرفت ما که رفتیم داخل گفت دیدید که از قبلی هم نگرفتم چون تازه اومده بوده و حالا دوباره دلش بند بوده صدای قلب بچشو بشنوه ...
خلاصه .. خیلی قبولش دارم،
عزیزکم بازم کاری از دست من برمیاد بگو ..
راسستی سونوی 3بعدی نری هاااااااااااااااااا یه وقت ..
زینب دکترا نمیگن ولی این دکترم گفت و تو کتاب هم خوندم که سونوی 3یعدی آب دور بچه رو جوش میاره !!!!!!! و باعث سقط نینی میشه .. بعدا باعث میشه نینی عارضه پوستی بگیره
چشم :)
سلام عزیزم
ادرس وبلاگمو عوض کردم .
www. LusyMay1987.blogfa.com
اومدی اونجا بهم خبر بده
وای زی زی جون این نی نی دوستت چقدر پاک و معصوم به نظر میاد

ایشالله به زودی زود نی نی خودت رو بخل بگیری عزیزم.
راستی خواستم بگم هوا گرمه سعی کن آب و مایعات زیاد بخوری که اب کیسه ابت کم نشه. چون خدای نکرده کم شدن کیسه اب منجر به سقط میشه اتفاقی که برای نی نی یکی از نزدیکان خودم افتاد
خیلی مراقب باش بیشتر میوه و سبزی و گردو و بخور این ماههای اول داره مغز بچه تشکیل میشه خوردن گردو و فسفر خیلی موثر هست من کلی اطلاعات دارم ها اگر بخوای بیشتر بگم!!
بیشتر بگو !
عزیزم حتمابرو1دکتربرای زایمانت که بهش مطمئنی باخیالت اسودده
زایمان میکنی
ایشاالله1نی نی خوشگل خدابهتون میده
وامم حتماجورمیشه ایشاالله
زی زی ینی کلا تو خط پایان نامه نیستما :|
بچت میشه یه بهمنی منم بهمنیم و با یه مرد یا زن اردیبهشتی ازدواج میکنه و خوشبخت میشه اما بچه های نیمه دوم خیلی مظلمن چون 1 سال دیرتر میرن مدرسه و همه تو هر چی با بزرگتر از خوشون و نیمه اولیا مقایسشون میکنن
اوخی چه گوگولیه نی نی دوستت:)))آره گلم بهتره یه ماشین روبراه کنی برای این مدت رفت و آمدت ماهای آخر سخت میشه خو
اوخی بهمن ماهی
سلااااااااااااااام
به به
میبینم که نی نی دار شدین
راست میگی ها چه ناز خوابیده
انشالله شوما هم صاحب یه نی نی نازو خوشگل میشید
بعد شیرنی ما هم فراموش نشه
پس نی نی بهمنی میشه
خوب به سلامتی
اره حتما پیش یه دکتر خوب برو
تهران بودی چندتا خوب بت معرفی میکردم
تهران بهم معرفی کردن جاری و خواهر شوهرم اینا. اما حیف نیستم...
سلام عزیزم...
به سلامتیییی
پس نی نی گل بهمن ماهیه
عزیزم انقدر از بلاگفا ضد حال خوردی که میخوای تو تقویم بنویسی
اما من میگم وبلاگ ی چیز دیگست تو همین بلاگ اسکای براش وبلاگ درست کن و بنویس
چون عکساشم میتونی بزاری و خیلی قشنگ میشه
آخی...آفرین به شما که کوچولو رو نگه داشتین..
آره بیمارستان مرتاض خیلی خوبه... ایشالله واسه زایمانت برو...
همیشه شاد باشی عزیزم
امیدوارم نی نی خوبی باشه
گرچه اگر دی ماهی بود بهتر بود
بله! دی ماهی ها بی نظیرند!
وووواااااااااای چقدر این بچه تپلییییه؟؟؟ناززی...
عزیزم 13 بهمننن؟چه هیجان انگیییییییییییز
نی نی یکی از خواهرامم اونطوری بود اما نی نی این یکی خواهرم خیلی آرومه اصلا صداش درنمیاد!
نیگن دوران بارداریت آروم و بی استرس باشی بچه هم آروم میشه....
خواهر اولیم سر بارداریش کلا اتفاقات استرس داری افتاده بود و همش اعصاب خوردی داشت.
زی زییییییییییییییییییییییی....منم 13 بهمن میخوااااااااااااااااااااااااام
الهی...
دلم برای آنیل سوخت. میخوای جاتونو عوض کنید
آره!من بچه دی ماهی میخام!
البته خب ممکنه مامان بابای نی نیه فرصت رو جور دیگه هم غنیمت شمردن و .....
انشالله خدا یه نی نی خیلی بامزه تر و خوشگلتر و همچنین آروم بهتون بده
ای منحرف !
زینب جونم واقعا درک میکنم چی میگی خیلی سخته حواشی شهر باشی و ماشین نداشته باشی..عزیزم حتما اینکارو بکنید و ی چیز دم دستی بگیرید..
قضیه دکتر رفتناتو جدی بگیر دختر اگر میدونی دکتر خوبی نیست عوضش کنی بهتره هر چقدم که سخت باشه ارزششو داره...
خودتُ خوب آماده ی شب بیدار ها و گریه های نی نی کن.
یه وقتایی میشه خودت حوصله نداری اما نی نی گریه میکنه و مجبوری به خودت فشار بیاری و بچه ات رو آروم کنی
خیلی از شب ها نی نی خوابش نمیبره و تو خوابت میاد شدیــــــد اما مجبوری بیدار باشی تا بچه ات بخوابه
یه وقتایی بچه ات هرچی شیر میخوره انگار سیر نمیشه و تو ازینکه نی نی بهت زیادی چسبیده اذیت میشی اما مجبوری واسه آرامش نی نی تحمل کنی
از الان واسه روزهای بعد زایمانت،خواب و استراحت ذخیره کن.
روزهای بچه داری گاهی خیلی سخته اما یه لبخند بچه ات همه چی رو از یادت میبره.به اون روزها میرسی و میفهمی معنی حرفام رو.........
چیزهای مقوی بخور تا نی نی خوب رشد کنه الان......
بوس
واااااای نی نی
خدا قندک رو برات حفظ کنه
ای جان چه نینی نازی
ایشالا نینی شمام انقد ناز و خوردنی میشه و صحیح و سالم به دنیا میاد عزیزم
با اجازه لینکت کردم خانومی
سلام
خوبی؟
اقلا کامنت های اون پست بالایی رو فعال میکردی اونجا حواب میدادیم
تازگی برنامه جدیدی رو لپ تاپ نصب نکردی؟
اگه رمز و نام کاربری روی لپ تاپ سیو شده یکبار ریست کن و دوباره براش رمزو وارد کن و دوباره امتحان کن
inkaram kardam nashod
مهدی جان(عج) میلادت مبارک
دوست عزیزم عیدت مبارک [گل]
دکمه بلوتوث لپ تاپت رو خاموش نکردی؟؟؟ واسه منم اینجوری شد بی حواس بلوتوث رو خاموش کرده بودم! فکر کردم لپ تاپم دچار مشکل شده! لپ تاپ همسری و بقیه همه نت داشتند به جز واسه من!
عزیزم وایرلس رو نشون میده کانکت هم میشه اما صفحات رو بالا نمیاره
دوستای گلم روز ختم قرآن دوشنبه 3 تیر مصادف با نیمه شعبان روز ولادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) هست و حتما باید در این روز ختم رو انجام بدیم از صبح تا ۱۲ شب فرصت دارید که جز مربوط به خودتون رو تلاوت کنید.
سهم شما از ختم قرآن تلاوت جز 10 هست.
به یاد داشته باشید که خوندن قرآن به نیت برآورده شدن حاجت خودتون و همه ی کسانی که توی ختم شرکت کردن هست پس موقع تلاوت برای همه دعا کنید. ان شالله با دعای دیگران در حق ما و عظمت کلام قران همه مون به حاجت هامون برسین.
خیلی خیلی خیلی ممنونم که توی این ختم قرآن همراهم هستین.