دیگه خسته شدم. . . بعد از بدو بدوی روزانه و بشور و بساب و . . . وقتی دیگه نا نداری و فقط میخوای سرتو بذاری رو بالش و ساعت ها بخوابی، تازه باید با عروسک سرو کله بزنی و انقدر لی به لالاش بذاری تا بخوابه. وقتی نهار رو ساعت 6 میخوری درحالیکه صبحونم نخوردی. وقتی همسرت بعد خوردن شامی که با هزار بدبختی موفق شدی آمادش کنی میگه چرب بود! وقتی یک عالمه بغض داری و همسرت میپرسه چرا ناراحتی؟ میگی ناراحت نیستم خوابم میاد و وقتی روشو کرد اون ور اشکات گوله گوله و بی صدا صورتتو خیس میکنن.
الهیییییییی
می دونم دست تنها خیلی سخته
خدا بهت قوت بده دوست عزیزم
زینب جان خیییییلی باید قوی باشه
اونقققققققققققدددددر بدم میاد از اینایی که میگن پس بهشتو الکی که زیر پاتون نزاشتن!!! هزاران بار شنیدم من..... بحث مسئولیت پذیریه . من دیشب تا خود صبح کیسه آب گرم درس کردم گذاشتم زیر پای پویا باااااااااز پادرد بود. و شوهری با اینکه همونجا بود اصلا تکون نخورد..... هییییییییییییی زینب دلم پره خییییییلی پر
هعیییییییییی میفهممت
سلام زی زی جون. خوبی عزیزم؟
مامان کوچولو تو تازه اول راهی و نباید کم بیاری.
خدا وقتی تو رو مادر کرد صبرش رو هم بهت داده. میدونم اوایل سخته اما کم کم عادت میکنی.
مرسی. لینکتم کردم :)
شمارتو بذار تایید نمیکتم. بهت اس بدم
عزیزممممممممم
نبینم غم و غصتو
زی زی جون مراقب خودت باش که با این فشارا دچار افسردگی
پس از زایمان نشی
به شوهرت بگو یه کم بیشتر باهات همکاری کنه
گفتم صدباررررررررررر
راستی رمزت واسم نخوند دوباره
عزیزم در این که تو نسبت به دخترای همسن و سال خودت خیلی قوی و مستقل هستی شکی نیست ولی خب حق داری که دست تنها احساس خستگی کنی کاش نزدیکت بودم و میتونستم کمکت کنم...این روزا هم میگذره و خاطرش برات میمونه عزیزم واااقعا نگهداری از بچه و رسیدگی به کارای خونه مشکله از خدا میخوام بهت انرژی مضاعف بده
سلام زی زی جوووووونم الاهی دردت به جوووووونم نبینم خسته باشی.
اینا تا نهایتا سه ماهگی عروسک ادامه داره یه کم بزرگتربشه و جون بگیره شماهم راحت تر میشی .
ایشالله بزرگ میشه برات میشه یه همکار .
الهی بمیرم دست تنهام هستی کاش مامانت اینا بهت نزدیک بودن یا مثلا خواهرات .
مامان نمونه صبر کن عزیزم همه چی درست میشه
ایشالا عزیزم.
فکر کردی مادر شدن به همین آسونیاس؟!
ما هم گذروندیم این روزها رو و همچنان داریم میگذرئنیم
کم کم عادت میکنی به این شراط
عزیز دلم بیا بخلم ببینم تو که انقدر محکم هستی و قوی این حرفا رو میزنی پس حتما خیلی سخته دیگه! خدا بهت سلامتی و صبر بده. از همسر توقع همدلی و همکاری داشته باش و باهاش مطرح کن. اون نمیدونه چه باری روی شونه های تو هست انقدر فداکار نباش!!! یه مدت نی نی رو بیار خالش نگهش داره تو استراحت کن!
میدونه خوبم میدونه اما نمیخواد قبول کنه! خودش که داره میبینه!
مادر بودنه دیگه
باید تحمل کرد خیلی چیزارو
از حسودیشه.به آوین حسودی میکنه.ول کن بابا.
منکه بی توجهی شوهرمو میبینم دلم برا دخترم میسوزه.وقتی باباشو با نگاه دنبال میکنه اما باباجونش...
عزیزززززززززززززم چرا ناراحت؟!؟!؟! همه باور کن دم عیدی اینطوری میشه وضع زندگیشون! همش بدو بدو و خستگی و ..... تازه با این اوضاع مریض هم شدم و کلی کار...
2بار رقتم دکتر دیشب دویاره گفت استراحت ولی الان درحال بشور بساب آشپزخونه بودم!!!
ناراحت نباش این چند روز بگذره همه چی به روال عادی برمیگرده قربونت برم...
فدات بشم زینب جون ...نبینم اینقدر ناراحت و خسته باشی عزیزم
البته بهت حق میدم الان جای تو نیستم تا درک کنم حالتو
ولی به دخترت نگاه کن.......ببین چه نازه ببین سالمه...دیگه همه غم هات را فراموش کن!!زندگی همینه دیگه
اسمتو یادت رفت
من میدونم تو هیش وخ کم نمیاری
فوق العاده قوی هستی
از من ناراحت نیستی ک زی زی؟؟؟
نه بابا نارحت چرا گلم. وقت نمیکنم بیام نت من عاشقتم دختررررررر
اوخی الهی بمیرم کاش یزد بودم میومدم کمکت
ای جونم چه ناز خوابیده ماشالا هزار ماشالا
عاقا نمیخواد. تو میای دختر مارو از راه به درمیکنی
زینب جون نبینم غصه میخوری عزیزممممممممممم درکت میکنم فراوان
ساااااااااااااااااااااجده
آخی فدات بشم
غصه نخور این روزا هم میگذره:)
ماشاالله خیلی دخترت نازه... ببوسش از طرف من
چرا کامنت دونیتو بستی پس
سلام زینب جون تو رو خدا دلمو خالی نکن من میترسم به موقعیت تو دچار بشم .از خوبی هاش بگو.منم خیلی دست تنهام مامانم هم بهم دورن
نترس ! خدا انرژیشو میده واقعا.
الهی بمیرم برات
ایشالله خدا کمکت کنه
زی زی تو هم مثه حضرت فاطمه (س) تسبیحات حضرت زهرا رو دائم زمزمه کن. ایشالله که خدا کمکت می کنه عزیزم
خدانکنه نسترن جونم
:(
امیدوارم زودتر حالت بهتر شه و یه پست پر از عشق بنویسی...
یعنی میشه...؟
الهی بمیرم عزیزم میگذره دوستم...نمیتونم درست درکت کنم اما واقعا میفهمم دست تنها توی یک شهر دیگه باشی و بخوای خودت همه کاراتو بکنی چقدر سخته
خدا نکنه دوستم.
پیشاپیش عیدتون مبارک دوستم..سال خوبی داشته باشی[قلب][بوسه]
مرررررررررسی
قربونت برم عزیزم
خیلی سخته بچه داری که من هنوز درک نمی کنم ولی چند تا بچه بزرگ کرد تو مجردیم:)
خیلی ناز خوابیده. براش اسپند دود کن. خدا رو شکر که دختر گلت سالم و سرحال کنارته عزیزم. یکی از همسایه هامون بچه اش به دنیا که اومد مشکل تنفسی داشت بنده خدا بچه به اون کوچیکی رو عمل کردن. تازه خوب شده. دکترا گفته بودن 50-50 است که خوب بشه یا نشه. اما خواست خدا این بود که خوب بشه خدا روشکر:)
ایشالا این روزای سخت هم زود تموم بشه. کاش پیش مامانت اینا بودی زینب. نمیشه بری اونجا یا اونا بیان پیشت؟
خدااااااااااای من
خدایا هزار بار شکرت...
طفل معصوم
نه نمیشه. هم شوشو تنها میشه دلش واسه عروسکش تنگ میشه هم تو خونه ماهی دارم. اونام نمیتونن بیان خونه تکونی و بچه مدرسه ای و ...
ناراحت نباش عزیزم وقتی ادم سرش شلوغ باشه وباخستگی کاربکنه تحملش کم میشه نگا به دخترنازت بکن همه چیرو فراموش کن زودمیگذره
الهی زینب ، اینجوری نگــو
سخته واسه همین اجرِ مادرا زیاده عزیزم
خو یکم بشین با شوهری صحبت کن ، اونم خب بلاخره از کارِ بیرون خسته اس و میاد خونه و طبق معمول همیشه ازت انتظاراتی داره ، ولی الآن تو خودت باید روشنش کنی که وضعیت الآن با قبل فرق کرده ، مطمئنا درکت میکنه عزیزم :*
مردا همیشه طلبکارن
الهی...عزیز خاله...
خیلی سخته...ولی تو میتونی زی زی جون
این که اسمشو یادش رفته من بودم!!!!!!!
مررررررررررسی
نیگاش کن چی جوری خوابیده
دستاشُ
عزیزم به بهشت زیر پات فک کن :D
ان شاالله
گفتم شاید بخاطر اون کامنتای جریان تولدش ازم دلگیر شده باشی....فدای تو
نه بابا!!!!
درک میکنم
گاهی منم حس میکنم کم آوردم....گاهی به خودم میگم ما زندگی دو نفرمون هیچی کم نداشت مجبور نبودیم اینو هم بیاریم
اما وقتی حالم خوبه و میخنده اینها همه از ذهنم میره
حالا مصیبت من اینه که وقتی میخوابه باید رو پام باشه....در نتیجه فسقل چه خواب باشه چه بیدار من نمیتونم بخوابم
چه بامزه لالائیده.
ایشالا خدا بهت صبر مادر شدن رو هم میده
وضش وقتی نی نی را بغل می کنی کلی حسه خوب میاد
وای زینب چه هم دردیم منم خستم کلافم داغونم یسنا سینه راستو نمیگیره تو شیر خودتو میدی ؟ تک سینه ای شدم دخترررر
منم بی خوابی خیلی میکشم از 5 صبح بیدارم