من و تو ترانه ی خاک و بارون

نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست

من و تو ترانه ی خاک و بارون

نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست

یه روز دوس داشتنی

همسر میگه اون دو هفته ای که خونه نبودی شکمم یه کم رفته بود تو. دوباره برگشتی همش چیزای خوشمزه درست میکنی بازم دارم برمیگردم سرجای اول ! 

بهم قول داده بره باشگاه   

دو شب پیش سوپ قارچ و پریشب املت درست کردم. قرار شده دیگه غذاهای سنگین درست نکنم شبا ! دیشب هیچی به ذهنم نرسید ! بهش گفتم دوس داری نون پنیر سبزی خیار گوجه بخوریم؟ با ذوق گفت آررررررررره ! 

کلی تو سر و کله ی هم زدیم ! تا دیر وقت بیدار موندیم چون فردا تعطیل بود! 

صبح تا 11 خوابیدیم! وقتی بیدار شدیم و صبحونه خوردیم رفتیم تو اتاق دخترمون. چند ساعت اونجا بودیم. خیلی ساعتای خوبی بود! کلی در موردش حرف زدیم  وسایلاشو که باباش ندیده بود نشونش دادم. مامانم مخالف خرید پستونک بود. همسر وقتی دید گفت پستونک نمیخریدی ! دوس ندارم بچمون پستونکی بشه ! گفتم چه جالب مامانمم همین نظرو داشت اما من گفتم باید باشه یه مواقعی خوبه! بعد همسر لو داد: آخه خودم پستونکی بودم و به زور منو از پستونک گرفتن! انقدر خندیدیم و مسخره بازی درآوردیم. حتی یه لحظه تصور اینکه همسر یه بچه ی پستونکی بوده نیشخند میاره رو صورتم  تازه به زور ترکش دادن!!!!! 

همسری قربون صدقه ی جوراب شلواریا و لباس عروس ِ کوچولو و جورابای رنگارنگش که فک کنم همشون به دو هفتگیشم نرسه!!! رفت و همرو با ذوق نگاه کرد!  

به همسری گفتم من همه ی اینارو به بچم میپوشونم کاری ندارم پسرونه دخترنه س  

همسری گفت نه دیگه این و این و این و این دیگه خیلی پسرونن !  گناه داره بچم !  

تازه یه بلوز شلوار اسپایدرمَن هم بود نشونش ندادم کلا پسرونس!

بعدشم نیم ساعتی در مورد قاشق چنگالش حرف زدیم !!! 

آهنگ عروسکی که خواهر کوچولوام خریده بودنُ 3 باز زدیم خوند  

بعد همسری با دقت سرویس حولشو که پارسال همراه ِ خودش از مشهد خریده بودمُ دونه دونه نگاه کرد  

بعدش فکر لذت حموم بردنشو کردیم ! شامپو و صابون و ناخون گیرشو نگاه کردیم ! 

همسری واسم تصور اینکه دخترک دندون خارک رو بگیره دستشو به لثه هاش بکشه ، تو ذهنم آورد!  

آخرشم همسری گفت کاش سرویسشو صورتی گرفته بودی . گفت دوس دارم اتاق بچم شاد باشه تو روحیش تاثیر میذاره. گفت دست مامانت درد نکنه این سرویس خیلی خیلی شیکه اما کاش یه شادشو میگرفتید. بهش گفتم اتفاقا دلم رنگی میخواست اما خب این جادار بود و من فقط جادار بودن برام مهم بود . بعد رفتم گوشیمو آوردم عکس مدلای دیگه رو نشونش بدم. آخه اون شب از همه ی مدلا عکس گرفته بودم. همینطور که داشتیم عکسارو نگاه میکردیم دیدم یه سرویس دقیقااااااا به جاداری همین ولی صورتی بود!!!!!! کلی دپرس شدم! گفتم کاش اینو آورده بودم   حتی ویترینش جادارتر از این سرویسم بود! تازه رنگش با صورتیای دیگه فرق خاصی داشت  خووووووووولاصه تا یه ربع دپرس بودم و همش خیره شده بودم به عکسه که همسر گفت انقد نگاش نکن هی حسرت بخوری ! بعد همش اون سرویس رو جای این سرویس تو اتاق تصور میکردم !  دیگه با تلقینات فراوون که نه همین خیلی خوشگله و خوبه، تمومش کردم ! اما خب قراره روتختی و لوستر اتاق رو طرح "hello kitty" بگیرم ! همین تو شاد شدن اتاقش خیلی تاثیر داره  

بعضی وقتام همسر جوگیر میشد به شکم من حمله ور میشد  بش گفتم خواهشا تا به دنیا اومدن بچت خودتو کنترل کن ! وقتی دنیا اومد دیگه مال خودت ! هر چقد خواستی گازش بگیر!  

گفت: نهههههههههههه من تا دوسالش نشده دلم نمیاد گازش بگیرم  

ساعت دیگه شده بود 4 ! همسر گفت من خوابم گرفت ! گفتم تو برو بخواب تا من نهار درست کنم. 

همسر رفت خوابید منم تو وب بچه ها پلو مخلوط دیدم هوس کردم  سریع درست کردم و دیدم همسری بیدار شده و اومده پیشم. دوباره عشقولی شدیم ! کلا امروز درجه عشقولیمون زده بود بالا  نهار خوردیم و من هنوز نماز نخونده بودم!!! سریع خوندم. همسر از دستم شاکی میشه دیر نماز میخونم! میگه نماز بچه ی منو اول وقت بخون !  

بعدش فیلم"زندگی خصوصی" رو دیدیم.  20 دقیقه اینا  از فیلم گذشت آقاهه زنش رفته بود مسافرت با یه زن دیگه ریخت بهم و ...! از اونجا که منم زیاد میرم مسافرت و همسرُ تنها میذارم!!! گفتم بسه دیگه خاموشش کنیم فیلمش بد آموزی داره  همسر کلی خندید گفت eeeeeeeee حالا که دیدی به ضررته  کلی خندیدیم و مسخره بازی در آوردیم و درموردش حرف زدیم +18  به همسر گفتم من برم مسافرت برگردم ببینم با یکی دیگه ای هردوتاتونو میکُشم   بعدش رسید به اونجاهای فیلم که زنه وبال گردن آقاهه شده بود، به همسر گفتم بفرما عاقبتشم این میشه !  گفتم فکر کردی الکیه هر کی بره با هر کی ! فکر کردی به همین راحتیاس  همسر گفت تا اینجای فیلم باب میلم بود بسه دیگه بقیشو نگاه نکنیم!   

بساط خوراکیامونو پهن کردیم. قبلنا که حوصله داشتم عکسای بساطمونو میذاشتم! کی یادشه؟ کلا روزگار ما با این بساط میگذره  بستنی و آبمیوه و کیک و شیر و بادوم و بیسکوییت و شکلات و ... 

کلا خیلی خوش گذشت امروز. اندازه ی چندماه خندیدیم! 

نظرات 50 + ارسال نظر
shadi&ali سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:18 httphttp://esfandiha0131.blogfa.com/

سلام مامان کوچولووووووووو

سلااااااااااااام

shadi&ali سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:27 httphttp://esfandiha0131.blogfa.com/

مامان کوچولو خیلی باحالیاااا
نگران اون سرویسم نباش رنگش خیلی خشنگه
اون صورتی بعد ی مدت چشو میزنه تازه بچه بزرگ بشه دیگه باید بندازیش دوررررررررر
میگم چقد مکافاته بری راه دور عروسی...اونم با اون شکم خیلی بده
خب به مادرشوهر بگو میام به شرط اینکه با ماشین باید دنبالم

حتما

مهتاب سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:32

خوشی هاتون مستداااااااااام زی زی جووونم..
حسابی تو آمپاسی ها...
عروسی خواهرت و می تونی نری؟ولی خو نی نی ام گناه داره..
وای اصن من نمیدونم!
ولی به فکر دخملت باش..که جاش امن و امان باشه..اگه اینا رو نری بعدها می تونی جبران کنی..

عروسی خواهرم دو طرفس ! مهم تر بید !

نازنین و علی سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:42 http://www.choclete.blogfa.com

عزیزدلممم شیطونی تو چقد
سروس تختش وکمد خیلی قشنگه اصن تو فکرش نباش پتو و بقیه چیزاش صورتی باشه حله گلم
وااااااای چه خبره اخه همه رو باهم گرفتن اینارووووووو
میگم یه سوال اینا رو بری اجیه خودت نمیگه چرا عروسیه من نیومد؟
اون اجیه هااا فرق داره
واااا چرا نمیگه به مامانش مگه چی میخواد بگه اخه ؟
از دست این مردا
اجیییییییییییییییییییییییی چند سالته ؟

26

یه دخمل مهلبون سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:46

گلم حسابی برا خودتون لاو میترکونینا!
عکسا هم قشنگ بودن زینب جون
ولی لباساش چرا پسرونس؟؟؟؟
دخملی خب بیشتر مواظب خودت باش به مادر شوهریت حرف بزن متقاعدش کن که نمیتونی بری بگو بعد زایمان جبران میکنی

قبلا خریدم‏!‏

آویشن سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:50

نازی عزیزم
چه دو راهی بدیه. اگه عروسی ها با فاصله کم هستن خوب برو بمون همونجا به همشون میرسی اینجوری. منم دلم عروسی می خواد خیلی...
راستش زینب جونی منم سرویس رنگی دوست دارم واسه نی نی وقتی سرویستو دیدم خواستم بگم اما گفتم هرکسی سلیقه ای داره و شایدم دلیلی داره. حالا دیگه نمیشه با اون صورتیه عوض کنی یعنی از یه مغازه نگرفتی؟؟

چرا از یه جا بود. صورتیه قیمتشم خیلی پایین تر بود اما مامانم گفت این تا وقت ازدواجشم خوبه بعدشم این جنسش از همشون بهتر بود.

روزهای نامزدی دومعمار سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:56

ای جانم
کی بشه من و آقاییمم تو اتاق نی نی مون بشینیم و آیندهرو تصور کنیم و کلی ذوق کنیم..

بی بی گل سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:05

ماشاللله چ سیمونی راه انداختی زی زی
بابا چیزی کم از جهاز نداره
گناه دارن مامن اینا
من ک نمیذارم مامانم سیمونی بخره
هرکی بچه میخواد خودشم بخره
مبارکت باشه در هر حال
همشون نازه
من عاشق نی نی دخملم... دخمل ی چی دیگست بخا
ایشاله سال و ناز و راحت بدنیا بیاد
اسمشم ناز.... ترنم بانو

منم شخصا با این رسم موافق نیستم اصلا. اما خب مامانم چون میبینه اطرافیان میخرن برام خرید. بعدشم فقط تخت و کمد مامانم خریده + چندتا چیز خورده ریزه.
تشک تخت و سرویس خواب و لباسا و بقیشو خودم خریدم.

لیلی سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:11 http://www.im-not-her.blogfa.com

صدقه و اسپند فراموش نشه جیگرم

شهره سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:10 http://www.shohre24.blogfa.com/

والا منم قاطی کردم خو 1 بار برو 2 هفته بمون بعد از اونجا برو شمال خووووووو دختر فکر کردن نداره که

17 ام و 18ام جلسه دارم اینجا. شنبه ساعت 6.5 صبح کار دارم. شنبع عصر کلاس زبان دارم. سه شنبه صبح وقت دکتر برای نی نیم دارم.

هستی سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:16 http://roozhaye-ma-3ta.blogfa.com

سلام مامانییی
خو برو کلا خونه مادر شوهرت بمون که هی رفت و آمد هم نکنی از هونجا شمال هم برو

فکر خوبیه عزیزم.مسئله اینه اینجا کار دارم.

خاطره سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:33

سلام گلم
اینارو نگه دار واسه داداش ترنم(خیلی اسم خوشگلی انتخاب کردین من خیلی دوس دارم)
ایشالا به سلامتی دنیا بیاد،به سلامتی از این وسایلش استفاده کنه شما دوتا هم ذوق کنید

مرسی عزیزم :) ان شاالله. نه دیگه تا داداشش کلی خمس و اینا میاد روش ! من دوس دارم برای ترنم آبجی بیارم نه داداش

آنیل سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:10

عزیزم چرا دکتر اینو بهت گفته؟؟
من سه روز رفتم مسافرت و هیچ مشکلی نداشتم....البته من اصلا شکم ندارم

شما با ماشین شخصی رفتین نه قطار دوطبقه که صندلیاش عین سنگه. منم 12 روز خونه نبودم مسافرت بودم. بنده خدا بابام هر وقت میگفتم وایسا وایمیساد کلا عین لاک پشت رفتیم!

هیشکی سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:22

دانشگاه زیاد واجب نیستا
حالا مدرکتو دیر تر بگیر هیچ اتفاقی نمیفته
خونواده برات میمونه نه مدرک

1 _ ترم پنج هستم تا ترم بعد فرصت دارم که اخراج نشم. وگرنه زحمت این همه رفت و آمدام هدر میره.
2‏_‏ این همه شهریه دادم تو لحظه ی پایانی رهاش کنم‏!‏

مامان رقیه سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:30

ای جونم
اون لباس قرمزه که دخترونه هم هست اونو بپوش بقیه رو نیگه داره واسه پسرت
روزها و شبهات پر باشه از ذوق و شادی دوست خوب من
ایشالا که با شادی و خنده بغلش کنی و وول بزنه تو دستات و عشق کنی باهاش

ان شاالله رقیه :)

مریم33ساله سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:54

سلام؛خانمى حالت خودت وبچت ازهمه مهمتره؛

درسته اما...

بهزاد و سمیرا سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:22 http://namzady.blogsky.com

ایول زینب جان
این پستت کلی انرژی داشت
کلی حال کردم
خیلی خیلی مراقب خودتون مخصوصا کوچولو باشین

فرخنده سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:24 http://fereshteyepak66.blogfa.com

سلام خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زیبنب خیلیییییییییییی زشته واسه خواهرت نری
تو ابجیه بزرگشی
واقعا که خیلی بی فکری
همه رو کنسل کن برای خواهرت برو مسخره
برا بقیه نمیخواد بری
با دانشگاه حرف بزن موقتا کنسلش کن دیگه
یا بگو نامه پزشکی میارم
خانوادتو ناراحت نکن مخصوصا خواهرتو
خیره سرت مثلا دختر ارشدی.
بعدشم سرویسی که گرفتی خوشگله اما رنگش اصلا مناسب بچه نیست
چرا قهوه ای اخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اونم واسه دختر
اگه میگفتی بهت سرویس یاشارو نشون میدادم یه چیز تو مایه هایه صورتیه هستش اما باز بیشتر جا داره
اما در کل قشنگه
خوب کردی تخت نوجوان گرفتی راحتتری
ایشالله نی نی به سلامتی به دنیا بیاد
عزیزم این کوچلواا خیلی نازه
سلام هم به داداش محمد برسون

دانشگاه با مرخصی و همه چی 6ترم بهم وقت داده 4تاش گذشته. برای خواهرم برم اون یکی رو نرم خواهر شوهرم 100 بار زنگ زده ناراحت میشه.
رنگش مناسب همه ی سنین هست. صورتی رو باید چندسال دیگه مینداختم کنار.

فرخنده سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:31 http://fereshteyepak66.blogfa.com

راستی زینب داشت یادم میرفت
به هییییییییییییییییییییییچ وجه گوشی موبایل دستت نگیر امواجش سمن برای رشد بچه .موجب نارسایی اندام داخلی میشه دور از جون ترنم کوچولو
بعدشم امواج ماهواره و نویز ماهواره مانع رشد قلب و ریه و... میشن
کلا اگه ماهواره داری جمع کن
پسر خالم زنشو پیش بهترین و معروفترین دکتر اصفهان میورد همه چی اوکی بودو سونگرافیا همه 3بعدی
اما بچه که بدنیا اومد به طور وحشتناکی متوجه شدن قلبش نارسه و کاری ازشون ساخته نبود
دکتر میگفت سونگرافیا و این همه عکس ازش تو دوران حاملگی میگرفتیم همه چی اوکی نشون میداد!!!!!!!!!!!
بعد گفتن که ماهواره و گوشی تلفن همراه مانع رشد ریه و قلب میشن
زنشم که قربونش برم صبح تا شب پای ماهواره بودو گوشی بدست
خیییییییییییییییییییییییلی مواظب باش
اینارو گفتم که بیشتر حواست باشه نترسیااااااااااا
اینا فقط برای بیشتر رعایت کردنه
بووووووسسسسسسسسس
ایشالله یه دختره تپلی نازو سالم بدنیا بیاری

ماهواره نداریم . گوشیمم اغلب خاموشه. ممنونم فری جونم.

صاحبه سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:46 http://majid-sahebeh.blogfa.com

اصلا کار خوبی نمیکنی که هی بشینی توو ماشین اونم اتوبوس که هر لحظه خسته بشی نگه نداره!
چرا با استاد راهنمات صحبت نمیکنی که وضعیتت جوری نیست که حضوری بری پیشش و کاراتُ نشون بدی؟!من که فقط از طریق ایمیلُ تلفن با استادم در ارتباط بودم.بنده خدا کلی هوامُ داشت!!!
انشاالله همیشه شاد باشی

بچه ها گفتن بفهمه حامله ای دیگه حتی جوابتم نمیده‏!‏

دُختـرک ِ بهـار * سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:33 http://aroma-love91.blogfa.com/

پس زی زی بانو شما هستین
چه دختر نازی عکس پست پایین میگم :)

محدثه سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:41 http://taranetanhayi.blogfa.com

خب نمیشه برین سرویسو عوض کنین؟!!!
ای وووووووای الهی چ بد شد..
موندی تو دوراهی خب همه ی سفرارو بنداز گردن همسریت!نمیشه عایا؟؟؟؟؟
اره من یادمه تو اون یکی وبت عکس میذاشتی الان نمیذاری

نه نمیخوام عوضش کنم اینو دوست دارم

بهار سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 13:21 http://azin6060.blogfa.vom

سلااام رینب جان.همیشه به شادی و خنده.من به نظرم اون سرویس جادارتر و عالی تر هست.من که خوشم نیومد از صورتیه.دوم اینکه مبحث عروسی و عقد با پایان نامه فرق می کنه و واسش زحمت کشیدی.بعدشم اینکه بگو استادم یهو تماس گرفته گفته بیا

خیلی عزیزی بهار.

بانوی احساس سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 14:12 http://ehsasemanbarayeto.blogfa.com

سلام زینب گلی .. خوبی ؟؟
میگم این لباسای باب اسفنجی که همسریت گفتن پسرونس که پسرونه نی .. وای من وقتی دیدم کلی خوشم اومد .. اینا اسپرتن خووووووو .. وای من بی نهایت دوستشون داشتم به نظرم اگه دخملیت هم بپوشه شکل پسرا نشه خوو
واسه سرات به تهران خو چنتا راه هست .. میتونین اگه نزدیک همن برین یه مدت خونه مادر شوهر اسکان پیدا کنید
یا مثلا با هواپیما بری تا تهران

برا اسکان هیچ مشکلی نیس مسئله اینه که من اینجا کار دارم.

areZOO سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 14:23 http://harfeezafe89.blogfa.com

خب پس نمیده.ما مراقبیم.اگه پیش بیادم دیگه اومده دیگه.کاریش نمیشه کرد.حالا فردا معلوم میشه.


خب به نظرم صداشو در نیارین که تا شمال رفتی.زنگم بزن بهشون ازشون معذرت بخواه.اونام باید درک کنن دیگه!

*** سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 14:49 http://http://khorshid-asare.blogfa.com/

سلام خوبی چه خوب که روز خوب یبا همسرت داشتی این خودش بزرگترین نعمت میابشدش..
راستی عزیزم نرو به این سفرها و مراسم یعنی چی اخه مهم بطن شماست گلم..
چی گفتم؟؟؟
حقیقتا یکم برام مجهولی مگه کار شما چیست؟

منظورم از اینکه کار دارم این نبود شاغلم. کارای متفرقه مربوط به درسم و پایان نامم و کلاسم

روژان&رهام سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 14:54 http://kolbeye-ma-88.blogfa.com

مرسی عزیزم همچنین....



دوستم ایشالا آخر همین ماه یا اوایل مهر زایمانشه



دعا کن زی زی.....



فدات شم که یادت نمیاد



اینا جواب کامنتات بود نگی دختره خُل شده چرت و پرت نوشته

نه بابا متوجه شدم !

زندگی با طعم خوشبختی سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 15:35

اره دیگه اونا خیلی پسرونه بود
خب عزیزم با هواپیما یا قطار برو هم خودت راحتی هم اونا را ناراحت نکردی
نمیشه که عروسی خواهر خودت نری مردم میگن یعنی چی شده نیومده میدونی که
اگه دو هفته پشت سر هم هستش اونجا بمون

با قطاریم دیگه!‏ از اتوبوس بدتره!‏ اینجا کار دارم.3تا کار مهم و ضروری. ا مرکز استان نیستیم که باهواپیما برم. بعدشم بلیط هواپیما رو میدم کرایه خونمون !

یه دخمل مهلبون سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 15:53

پیشم بیا!

پرنیاومحسنش سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 16:54 http://www.memories-of-2lovers.blogfa.com

واااای آجی باب اسفنجیا چقد ماه بودن ،مخصوصا اون قندوقیه
آآآآآآآآآآآآآآآخ نی نی بیاااااااا دیگه
منم عاشق خوراکیای خوشمزم
آجی خو خودت زنگ بزن به مامان شوهری بگو که نمیتونی بیای و درکت کنن.بجت واجب تره
حواست به خودت و نی نی باشه ،بقیه رو بیخیال

مامیچکا سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 22:26

سلام مامان زی زی .
اوووووه تصمیم سختیه .!
ایشالله خود نی نی بیاد همش از این روزای خوب دارید

مامیچکا سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 22:28

سلام مامان زی زی .
اوووووه تصمیم سختیه .!
ایشالله خود نی نی بیاد همش از این روزای خوب دارید

مادرانه سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 22:55

خانومی امیدوارم که همیشه شادوخنده روی لباتون باشه....من میگم زیاد خودتو درگیر این مسائل نکن وحرف دکترت رو گوش کن ..عروسی وجشن درسته که خیلی خوبه وباید احترام میزبانو نگه داشت اما بهترش اینه که مواظب اون فرشته کوچولو باشی وهمه وضعیت شمارو درک میکنن del-khoshi.blogfa.com

عسلی و آقای همسر چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:52

عزیزممممممممم
بچه تون دخترههههه ... تبریییییییک من عاااااااشق دخترم بس که گیره سر و لباس و جوراب شلواریای خوشگل دارن !

خریداتون مبارک باشه
واقعا پستونک بقول آبجی شوهرم مادر دوم بچه اس! یه وقتایی واقعا بودنش نعمته
اگر آدم جنس خوبشو بگیره و هر 2 ماه هم عوضش کنه ،‌دیگه ترسی از مشکلات بچه هم نداره

هواپیمام که اینقد گرون شده که نمیشه راحت ازش استفاده کرد وگرنه برای عروسیا با هواپیما میرفتی خوب بود . قطارم خوبه اگه مسیرشو داشته باشه .. همه راه رو میتونی بری بالا راحت بخوابی . اذیت هم نمیشی اینطوری

واقعا نمیفهمم چرا تا ما خانوما هر حرفی میزنیم مردا میگن غرغر !

شادباشی

بله دختره !
آره دقیقا ! میشه غرغر !

نسترن چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 03:16 http://www.nedayedel.blogsky.com


دوباره من خوندم و ذوق کردم

دوباره عاشقتم !

همسران برتر آرامش واقعی چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 03:35 http://mahdiof1.mihanblog.com/

همسران برتر آرامش واقعی

دختر ارغوانی چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:24 http://http://arghavanigirl.blogfa.com/

وااااااااااای زی زی جونم چقدر وسایل نی نی خوشگلن کلی ذوقیدم همشو دیدم و پسندیم. چه نی نی شیکی داری ماشالله

مرسی عزیزم :)

بهار چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:18 http://SAFURI.BLOGFA.COM

سلام مامان خانوم خوبی عزیزم؟چقدر وسایل نی نیتون نازهعزیزم نازی..ترنم کوچولو خوبه؟اذیت نمیکنه؟
قبل این سفرا با دکترت مشورت کن شاید اصلا درست نباشه هیچکدومشو بری عزیزم

گفته اگه تو سفر راحت باشی و زود زود وایسی و استراحت کنی (دراز کش) مشکلی نیست اما نشستن مداوم برای خودم خطرناکه نه نی نی

آبجی زهرا چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:01 http://myperfectlife.blogfa.com

کلی نوشتم بعد ارسال کردم نوشت کد رو درست وارد نکردیو همه نظرمم پاک شده بود خورد تو ذوقم

خوبه ...شامو باید سبک بخوری تا شبا بتونی راحت بخوابی
سیسمونی و در کل وسایلای بچه گونه خیلی نازن آدم دوست داره کلی بشینه نگاشون کنه خیلی از اون بلوز شلوار پسرونه(ب اسفنجی عکس اول) خوشم اومد

منم با پستونک شدیدا مخالفم

مراقب نی نی باش نزار با سفرای طولانی اذیت بشه

پسر بیار اونو بدم بهت

خ ت. چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:10

سلام آجی.چه عجب امروز خیلی نوشتیاآجی من عکسای بساطتونا یادمه خداییش هر وقت میدیم دلم میخواست چقدر شکموام من...آجی خیلی باید مراقب خودت باشی ولی اینقدرام دوری نکن از خانواده...بعدش دلم میسوزه تنهایی آجی خودم پدر همه را درآورده بود تا زایمان کرد آجی ایسنقدر لباس گرفته الانم کوچیک شده همش در عرض2ماه.

دوری نکردم برادر من 12 روز با هم مسافرت بودیم. یه هفتم اونا خونه ی من پیشم بودن ! تازه از هم جدا شدیم .

*** چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 15:46 http://khorshid-asare.blogfa.com

منو باش که شمارو لینک کردم اما شما نظرات منو تاییدم نمیکنی اخه یعنی چی اگه دوست نداری خوب رک بگو نیا وبم عجبا

کامنت هیچ کسو تایید نکرده بودم نه فقط شما عزیزم !
الان مشغول تاییدم. با کسی دشمنی ندارم که.

بی تبار چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 16:20 http://www.biitabaar.blogfa.com

ما هم فعلا قصد بجه دار شدن نداریم اما اینقد درموردش حرف میزنیم که کسی ندونه فک میکنه همین الان یه بچه تو اتاقمون خوابه!
ایشالا نی نی تون سالم بدنیا بیاد و در کنارش بهترین هارو تجربه کنین

سین چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 17:24

سلام عزیزم سفر به خیر مراقب خودت باش شما مگه کدوم شهرین؟پایان نامتم به خیر بگذره

چرا آدرسی از خودت نذاشتی؟ دور و بر یزد هستیم !

*** چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 18:12 http://khorshid-asare.blogfa.com

راست میگی شما با کسی دشمنی ندارین من زیادی عصبی ام..خوب چه میدونستم وب شما اینهمه طرفدار داره اخه

اشکالی نداره ستاره جونم. شما سروری‏ ‏

مهتاب چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 21:09

خب منم منظورم همین بود..استفهام انکاری داشت!
ینی نمی تونی عروسی خواهرتو نری

آهان‏ ‏

نازنین و علی پنج‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 00:36 http://www.choclete.blogfa.com

آجی تایید نکنیاا

نازنین و علی پنج‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 15:58 http://www.choclete.blogfa.com

چشــــــــم
منو علــی بطــور خیلــی پیچیده ای توی دنیای مجازی دوست شُدیم اجی
مواظب خودت و ترنم کوچولو باش عزیزم
زودیم برگرد

afshin یکشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 19:00 http://manetanhabto.blogfa.com

Salam belakhare bachaton dokhtar shod
Khosh be haleton
Khoda kheyli doseton dashte
Khahare manam bardarevali ye bache7mahe ham dare
Emroz ke bimarestan bos raftim morkhasesh konim
Pishe khodam in mardayio ke zanashon to otagh zayman bodano enghadr didameshono hasrat khordam albate dost dashtam sahar khanomam bashe vasam dokhmal biyare
Hala ke dge nist arezoye pedar shodanam nadaram
Rasti omadid esfahan ba hamsariton biyayd dar khedmat bashim

هدهد سه‌شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:42

وای زی زی جونم آدرست گم کرده بودم دختر خوب وقتی کامنت میزاری برام آدرستم بزار دیه
وووووووووووو چقدر رفت و آمد خوب تهران بمون همین نرو و بیا خوب نیستاااااااا ضرر داره واسه نی نی خوکشلمون

خب آدرسمو نگه دار دختر

رضوانه جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 17:11 http://Www.silver92.blogfa.com

سلاممممممممم !
وای لباس پسرونه ها خعلی خنده دار بود واسه دخترت زی زی جون خخخخ : دی باحاله که عکسا رو میذاری اصن میخونمت روحم شاد میشه ... :دی
برادر شوهرت با آبجیت ازدواج کرده ینی ؟ :)))))
به نظرم کلن عروسیا رو نرو بلاخره حق داری اونا باید تو رو درک کنن اگه بخاطر این میخوان بی دلیل ناراحت بشن بذار بشن ... تو فقد زنگ بزن بگو ببخشید نمیتونم بیام و ممنونم که منو درک میکنید بای .. والا خخخخ
نه باو زی زی سرویس صورتیه خز بود مخصوصا ادیداس هم بود اثن معلوم نیست دخدرونه اس یا اسپرته چیه بعدشم که توش روکش سفید داره اون سفیداش بعدن چرک میشه چرم میگیره کهنه دیده میشه ... سرویس کرم قهوه ی خودش خوشگل تر و شیک تره ... بعد از اینک بزرگتر هم شد رنگش براش تکراری نمیشه ... جدی میگم ...
خو هی مسافرت نرو دیگه در مدت طولانی ببین چقد بهت میگم زی زی .... :))) بگو خب ... :***

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد